آبشار اندیشه

دانلود


موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, | 11:14 | گروه ادبیات فارسی |

معنی و مفهوم شعر و نثر

1-    مفهوم ابیات و عبارات داده شده را شرح دهید. (5)

الف) زنهار مگو سخن بجز راست                                هرچند تو را در آن ضررهاست

ب) رعدوبرق شب، طنین خنده­اش                           سیل و طوفان، نعره­ی توفنده­اش

ج) چون پرسی کاین تماثیل از کجا آمد پدید          چون بجویی کاین تصاویر از کجا شد آشکار

د) سرزمین ما همواره سرزمین سپند فر و فروغ و فرزانگی و فرهیختگی بوده­است.

ه) مرد گفت: "خداوندش را بگوی که گرگ ببرد". غلام گفت: "به خدای چه بگویم".

 


موضوعات مرتبط: نمونه سؤال ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, | 11:6 | گروه ادبیات فارسی |

ی


موضوعات مرتبط: مناسبت ها ، ،
برچسب‌ها:

چهار شنبه 30 آذر 1393برچسب:, | 20:27 | گروه ادبیات فارسی |
   

نمونه سوالات ماهانه (آذر ماه ) از درس ا تا 9 فارسي هفتم 94-93 

نام ونام خانوادگی:         مدرسه ی .....................فارسان                       نام دبیر: فروزش

رديف   

سوالات

شمارک

 

1

 

ابیات وعبارات زير را به نثر ساده  وروان امروزي بازنويسي كنيد.

الف)بر درختی ،شکوفه ای خندید            در کتابی بهار معنا شد

ب)  تا كي حركات كودكانه ؟                 در باغ و چمن چميدن آموز

ج)هجوم فتنه های آسمانی                  مرا آموخت علم زندگانی

د)برگ درختان سبز ،در نظر هوشیار        هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

   و)الهی ، دانایی ده که از راه نیفتیم ،بینایی ده تا ،در چاه نیفتیم.    

5

2

درست يا نادرست بودن جملات زير را مشخص كنيد.

الف) «کویر»نوشته ی« دکترعلی شریعتی »است.      درست     О        نادرست   О

ب) دو واژه ی «غریب» و«قریب» با هم مترادف هستند.   درست   О     نادرست   О

5/0

3

مترادف واژه اي كه زير آن خط كشيده شده است را بنويسيد.

الف)اگر نيروي جواني و شادابي و چالاكي اين دوره را با تأمّل ،تفكر وبصيرت همراه كنيم،به شکوفایی خواهیم رسید.

ب)پروفسورحسابی، هر وقت از خواندن وپژوهش فراغت می یافت، به باغبانی می پرداخت.

ج)قسمت اعظم عمر به غفلت سپری می شود.

د)او با اراده و سماجت عجيبي به كار خود ادامه مي داد.

1

4

واژه های هم معنی در ردیف الف وب را با خط به هم وصل کنید.( در ردیف ب یک وازه اضافی است)

           الف  )      نصیب         اضطراب        صلاح              اعجاز

 

       ب)          دوستی        بی تابی           معجزه     درستی         بهره                                 

        

1

5

 

در هر جمله منظور از بخشي كه زير آن خط كشيده شده است را بنويسيد؟

نيما با كنجكاوي به دهان معلم چشم دوخته و با تمام وجود در جاذبه هاي شعر غرق شده بود.

 

  اگر انسان در برابر دشواري ها بايستد ،بر آنها چيره مي شود.

 

1

6

پيام ابیات زير را بنويسيد.

 از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن               فردا که نیامده است فریاد مکن

برنامده وگذشته بنیاد مکن                       حالی خوش باش وعمر بر باد مکن

1

7

 

در کدام گزینه ، نوع جمله از نظر پیام با سایر گزینه ها متفاوت است؟

          الف)  از ظلمت خود، رهایی ام ده .  О         ب) کاش با باد رهسپار شوم.   О                

           ج) مثل یک شاخه گل جوانه بزن .   О        د) سبز شو،تازه شو،بهاری شو . О

  کدام گزینه تشبیه دارد؟ 
        الف) زمزمه ی آفتاب    ب) چشمه ی  معرفت     ج) معرفت کردگار   د) کردگار جهان

 

5/0

 

5/0

8

در جمله ها وعبارات زیر، نقش کلمات مشخّص شده را بنویسید.

آب، این روح مذاب امید وزندگی، استوار وشتابان می رفت تا خود را به دهان خشک زمین برساند.

این همه کتاب خوب ما را به سوی خود فرا می خوانند. کتاب پر رمز وراز آفرینش، سرشار ازدرس ها واندرزهاست.

1

9

منظور از عبارت «حرم دل او را آرام می کرد ومدرسه اندیشه اش را» چیست؟

......................................................................................................................................................................................................

منظور از عبارت« آينده با حرف ساخته نمي شود» چيست؟

.....................................................................................................................................................................................................

5/0

 

5/0

10

 مشخّص کنید که در هر قسمت چه آرایه ی ادبی به کار رفته است؟   (با ذکر دلیل)

   الف) دانه آرام بر زمين غلتيد  // رفت و انشاي كوچكش را خواند

    نام آرایه:............................    ذکر دلیل ...........................................

ب)  این درختانند هم چون خاکیان  

    نام آرایه:............................    ذکر دلیل ..........................................

1

11

 

یکی از قالب های شعری که مصراع های دوم همه ی بیت ها ی آن هم قافیه اند. این قالب شعری .....................نام دارد.

هر گاه بخواهیم مقصود خود را زیبا وتاثیرگذار بیان کنیم از ...............بهره می گیریم.

5/0

12

 با واژه ی « عُمر » یک جمله بنویسید که دارای تشبیه باشد.

 

 


موضوعات مرتبط: نمونه سؤال ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 25 آذر 1393برچسب:, | 22:9 | گروه ادبیات فارسی |
 

 

مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید

هیچکس به او کار نمیداد همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری.

یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند ، مداد سفید تا صبح ماه کشید

مهتاب کشید و آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد

صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد .....

به یاد هم باشیم شاید فردا نباشیم


موضوعات مرتبط: زنگ تفریح ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 24 آذر 1393برچسب:یاد،همدلی،فردا،یاد یاران, | 8:30 | گروه ادبیات فارسی |
به یاد کربلا دل‏ها غمگین است دلا خون گریه کن چون اربعین است اربعین حسینی برشما عزیزان تسلیت باد .
موضوعات مرتبط: مناسبت ها ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 20 آذر 1393برچسب:, | 14:48 | گروه ادبیات فارسی |

مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگیش رسیده بود، کاغذ و قلمی برداشت تا وصیت نامه خود را بنویسد. متن وصيت نامه اش چنين بود:

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.

اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آن را نشانه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟

بنابراین برادر زاده او تصمیم گرفت. آن را این گونه تغییر دهد:

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.

خواهر او که موافق نبود آن را این گونه نشانه گذاری کرد :

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم. نه برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.

خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نشانه گذاری کرد:

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادرزاده ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران.

پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند:

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادر زاده ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران.

در واقع زندگی نیز این چنین استاو که همان آفریدگار ماست، نسخه ای از هستی و زندگی به ما می دهد که در آن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید به صحیح ترین روش آن را نشانه گذاری کنیم و بی گمان از زمان تولد تا مرگ تمام نشانه گذاری ها دست ماست.

فارغ از اعتقادات مذهبی و یا غیرمذهبی به جهان هستی و زندگی، از علامت تعجب تولد تا علامت سوال مرگ، همه چیز بستگی به روش نقطه گذاری عقلانی ما و نگاه ما به چگونگی زندگی دارد.

 

 


موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:علایم نگارش،معنی و مفهوم جمله،علایم سجاوندی, | 20:20 | گروه ادبیات فارسی |
ما حيوانات را خيلي‌ دوست داريم، بابايمان هم همينطور. ما هر روز در مورد حيوانات حرف مي‌زنيم ، بابايمان هم همينطور. بابايمان هميشه وقتي‌ با ما حرف مي زند از حيوانات هم ياد مي‌کند، مثلا امروز بابايمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداري که نشستي پاي تلوزيون؟ و هر وقت ما پول مي خواهيم مي گويد؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟
چند روز پيشا وقتي‌ ما با مامانمان و بابايمان مي رفتيم خونه عمه زهرا اينا يک تاکسي داشت مي زد به پيکان بابايمان. بابايمان هم که آن روي سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت؛ مگه کوري گوساله؟ آقاهه هم گفت؛ کور باباته يابو، پياده مي شم همچين مي زنمت که به خر بگي‌ زن دايي، بابايمان هم گفت: برو بينيم بابا جوجه و عين قرقي پريد پايين ولي‌ آقاهه از بابايمان خيلي‌ گنده تر بود و بابايمان را مثل سگ کتک زد. بعدش مامانمان به بابايمان گفت؛ مگه کرم داري آخه؟ خرس گنده مجبوري عين خروس جنگي بپري به مردم؟
ما نتيجه مي گيريم که خيلي‌ خوب شد که ما در ايران به دنيا آمديم تا بتونيم هر روز از اسم حيوانات که نعمت خداوند هستند استفاده کنيم و در موردشان حرف بزنيم و و نمي دانيم اگر در ايران به دنيا نيامده بوديم چه غلطي بايد مي کرديم.
موضوعات مرتبط: نمونه انشا های دانش آموزان
 

موضوعات مرتبط: زنگ تفریح ، ،
برچسب‌ها:

چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:انشا،حیوانات،حیوان،نوشته طنز, | 20:10 | گروه ادبیات فارسی |

با سلامی دیگر به همه آن هایی که تو را می خوانند  

با تو خواهم گفت بر من چه گذشته ست رفیق

که دگر فرصت دیدار شما نیست مرا

نوبت من چو رسید 

رخصت یک دم دیگر چو نبود

مهربانی آمد ود فتر بودن در بین شما را آورد

نام من را خط زد و به من گفت که باید بروم

من به اومی گفتم کارهایی دارم ناتمامند هنوز

او به آرامی گفت: فرصتی نیست دگر

و به لبخندی گفت: وقت تمام است ، ورق ها بالا

هر چه درکاغذ امروز نوشتی تو ،  بس است

وقت تمام است عزیز ، برگه ات را تو بده

منتظر باش که تا خوانده شود ،  نمره ات را توبگیر

من به او می گفتم: مادرم را تو ببین ، نگران است هنوز

تاب دوری مرا ، او ندارد هرگز

خواهرم ، نام مرا می گوید

 پدرم ، اشک به چشمش دارد

نیمی از شربت دیروز درون شیشه ست

شاید آن شربت فردا و یا قرص جدید

معجزاتی بکنند ، حال من خوب شود

بگذریم از همه اینها

راستی یادم رفت

کارهایی دارم ، ناتمامند هنوز

من گمان می کردم

نوبت من به چنین سرعت و زودی نرسد

من حلالیت بسیار که باید طلبم

من گمان می کردم مثل هر دفعه ی قبل

باز بر می خیزم ، من از این بستر بیماری و تب

راستی یادم رفت من حسابی دارم که نپرداخته ام

قهر هایی بوده ست که مرا فرصت آشتی نشده است

می توانی بروی؟ چند صباحی دیگر ، فرصتی را بدهی؟

او به آرامی گفت: این دگر ممکن نیست

واگر هم بشود وعده ی بعدی دیدار تو باز

بار تو سنگین تر وحسابی بسیار ، که نپرداخته ای

دم در منتظرم ، زودتر راه بیفت

روح مهمان تنم ، چمدانش بر داشت

گونه ی کالبدم را بوسید

پیکر سردم بر جای گذاشت

رفت تا روز حساب ، نمره اش را بدهند

 چشم من ، خیره به دیوار بماند

دست من ، از لبه تخت به پایین افتاد

قلبم آرام گرفت ، نفسی رفت و دگر باز نیامد هرگز

دکتری هم آمد. با چراغی که به چشمم انداخت

گوشی سرد که برسینه فشرد وسکوتی که شنید

خبر رفتن من را به عزیزانم داد

وه! چه غوغایی شد

 یک نفر جیغ کشید

خواهرم پنجره را بست که سردم نشود

یک نفر گفت  : خبر باید داد که فلانی هم رفت

مادرم گوشه ی تخت زانو زد ، سر من را به بغل سخت فشرد

چشم هایم را بست ، گفت ای طفلک مادر اکنون

می توانی که بخوابی آرام

یاد آن بچگی ام افتادم ، که مرا می خواباند

باز خواباند مرا ، گر چه بی لالایی

پدرم ، دست مرا سخت فشرد و خداحافظی تلخی کرد

باز مردانه ، مرا ترک نمود

خواهرم اشک به چشم ، ساک من را می بست

رادیویی کوچک و لباسی که خودش هدیه نمود

شیشه ی قرص و دوا وبه تردیدی ، انگشتری ام را نستاند

جانمازم بوسید گوشه ی ساک نهاد

و برادر آمد ، کاش یک ساعت قبل آمده بود

قبل از آن که مادر چشم هایم را بست

او صدایم می کرد ، که چرا خوابیدم

اندکی برخیزم تا که جبران کند او

اشک بر روی پتو می بارید

گل مهری دیگر ، به چنین بارش ابر

فرصت رویش بر سینه ندارد ، افسوس

یک نفر آمد و او را برداشت و به او گفت تحمل باید

راستی هم که برادر خوب است

من که مدتها بود گرمی دست برادر را

احساس نمی کردم هیچ

باورم شد که مرا می خواند ودلش سخت مرا می خواهد

یک نفر تسلیتی داد ومرا برد که برد

جای سردی بودم ، سرد تر از نفس هر چه رفیق

صبح فردا همگی جمع شدند با لباسان سیاه و نگاهانی سرخ

پیکرم را بردند و سپردند به خاک

خاک این موهبت خالق پاک

چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز

بر شکوه سفر آخرتم افزودند

اشک در چشم کبابی خوردند

قبل نوشیدن چای ، همه از خوبی من می گفتند

ذکر اوصاف مرا ، که خودم هیچ نمی دانستم

نگران بودم من ، که برادر به غذا میل نداشت

دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد

راستی هم که برادر خوب است

گرچه دیر است ولی فهمیدم

که عزیز است برادر ، اگر از دست برود

و سفر باید کرد تا بدانی که تو را می خواهند

دستتان درد نکند ،ختم خوبی که به جا آوردید

اجرتان پیش خدا

عکس اعلامیه هم عالی بود

کجی روبان هم ، ایده ی نابی بود

متن خوبی که حکایت می کرد

که من خوب و عزیز

ناگهانی رفتم وچه ناکام ونجیب

دعوت از اهل دلان که بیایندبدان مجلس سوگ

روح من شاد کنند وتسلی دل اهل حرم

ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز

که بدانند همه ، ما چه فامیل بزرگی داریم

رخصتی داد حبیب ، که بیایم آنجا

آمدم مجلس ترحیم خودم

همه را می دیدم

همه آنهایی ، که در ایام حیات ، من نمی دیدمشان

همه آنهایی که نمی دانستم ، عشق من در دلشان نا پیداست

واعظ از من می گفت

حس کمیابی بود

از نجابت هایم ، از همه خوبی هام

وبه خانمها گفت: اندکی آهسته

تا که مجلس بشود سنگین تر

سینه اش صاف نمود و به آواز بخواند:

"مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم"

راستی اینهمه اقوام و رفیق

من خجل از همه شان

من که یک عمر گمان می کردم ، تنهایم و نمی دانستم

من به اندازه یک مجلس ختم ،دوستانی دارم

همه شان آمده اند چه عزادار و غمین

من نشستم به کنار همه شان

وه! چه حالی بودم ، همه از خوبی من می گفتند

حسرت رفتن نا هنگامم

خاطراتی از من ، که پس از رفتن من ساخته اند

از رفاقت هایم ، از صمیمیت دوران حیات

روح من غلغلکش می آمد

گر چه این مرگ مرا برد ولی ،

گوییا مرگ مرا ، یاد این جمله رفیقان آورد

یک نفر گفت ، چه انسان شریفی بودم

دیگری گفت ، فلک گلچین است خواست شعری خواند

که نیامد یادش

حسرت و چای فرو برد به یک لحظه رفیق

دو نفر هم گفتند: این اواخردیدند که هوای دل من

جور  دیگر بوده ست

اندکی عرفانی وکمی روحانی

وبشارت دادم  ، که سفر نزدیک است

شانس آوردم من ، مجلس ختم من است

روح را خاصیت خنده نبود

یک نفر هم می گفت: من و او ،  وه چه صمیمی بودیم

هفته قبل به او راز دلم را گفتم

و عجیب است مرا ، او سه سال است که با من قهر است

یک نفر ظرف گلابی آورد و کتاب قرآن

که بخوانند کتاب وثوابش برسانند به من

گرچه برداشت رفیق لای آن باز نکرد

و ثوابی که نیامد بر ما

یک نفر فاتحه ای خواند مرا و به من فوتش کرد

اندکی سردم شد

آن که صد بار به پشت سر من غیبت کرد

آمد آن گوشه نشست ، من کنارش رفتم

اشک در چشم عزادار وغمین

خوبی ام را می گفت

چه غریب است مرا

آنکه هر روز پیامش دادم

تا بیاید که طلب بستانم

و جوابی نفرستاد و نیامد هرگز

آمد آنجا دم در ، با لباس مشکی ، خیره بر قالی ماند

گر چه خرما برداشت ، هیچ ذکری نفرستاد ولی

باز هم فهمیدم ، من از خرده صوابی ، نتوانم که ستاند

آن ملک آمد باز آن عزیزی که به او گفتم من

فرصتی می خواهم

خبرآورد مرا ، می شود برگردی

مدتی باشی در جمع عزیزان خودت

نوبت بعد ، تو را خواهم برد

روح من رفت کنار منبر و به آرامی به واعظ فهماند

اگر این جمع مرا می خواهند

فرصتی هست مرا ، می شود برگردم

من نمی دانستم ، این همه قلب مرا می خواهند

باعث اینهمه غم ، خواهم شد

روح من ، طاقت این گریه ندارد هرگز

زنده خواهم شد باز

واعظ آهسته بگفت: معذرت می خواهم

گوییا شادروان مرحوم ، زنده هستند هنوز

خواهرم جیغ کشید وغش کرد

وبرادر به شتاب . مضطرب رفت که رفت

یک نفر گفت که تکلیف مرا روشن کن

اگر او زنده هنوز است که باید برویم

اگر او مرد خبر فرمایید تا که به خدمت برسیم

مجلس ختم عزیزی دیگر منعقد گردیده

رسم دیرین اینست ما بدانجا برویم ، سوگواری بکنیم

عهد ما نیست به دیدار کسی کو زنده ست ، دل او شاد کنیم

کار ما شادی مرحومان است

نام تکلیف الهی به لبم بود ، چه بود؟

آه یادم آمد

صله مرحومان!!!

واعظ آمد پایین ، مجلس از دوست تهی گشت عجیب

صحبت زنده شدن چون گردید

ذکر خوبیهایم ، همه بر لب خشکید

ملک از من پرسید : پاسخت چیست بگو

تو کنون می آیی؟ یا بدین جمع رفیقان خودت می مانی؟

چه سوال سختی

بودن ورفتن من درگرو پاسخ آن

زنده باشم بی دوست ، مرده باشم با دوست

زنده باشم تنها ، مرده در جمع رفیقان عزیز

ناله ای زد روحم

و از آن خیل عزادار و سیه پوش پرسید:

چرا رنگ لباس ذکر خوبیها سیه باید؟

چرا ما در عزای یکدگر از عشق می گوییم؟

به جای آنکه در سوگم ، مرا دریایی از گریه

کنون هستم ، مرا دریاب با یک قطره لبخند

                     

 

موضوعات مرتبط: شعر ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:شعر،دریاب, | 22:58 | گروه ادبیات فارسی |

برنامه پیشنهادی بودجه بندی درس ادبیات فارسی و مهارتهای نوشتاری پایه های هفتم و هشتم متوسطه1

                                        به نام حضرت دوست

مهر آمد تا دوباره باز هم                  خانه ی  اندیشه ام  زیبا  شود

اوج  پــرواز خیال کـودکی                   در کلاس درس من معنا شود

برنامه زمان بندي تدريس درس ادبيات فارسي دوره متوسطه اول سال تحصيلي 94-93

     ماه

       پايه هفتم

                               پايه هشتم

   مهر

                از درس اول تا پایان درس سوم

                     از درس اول تا پایان  سوم

   آبان

        از درس چهارم تا پایان  درس ششم

               از درس چهارم تا پایان  درس ششم

    آذر

    از درس هفتم تا پایان درس   نهم         

                 از درس هفتم تا پایان درس   نهم         

     دي

                     امتحانات  نوبت  اول

                  امتحانات  نوبت  اول

     بهمن

              از درس دهم تا پایان درس دوازدهم      

             از درس دهم تا پایان درس   دوازدهم   

   اسفند

از   درس سيزدهم تا پایان درس چهاردهم (درس آزاد)

     از درس سيزدهم تا پایان درس چهاردهم (درس آزاد)

  فروردين

     درس پانزدهم(درس آزاد) و روان خواني   

 درس   پانزدهم(درس آزاد) و شعر خواني- روان خواني  

   ارديبهشت

 از   درس شانزدهم تا پایان درس هفدهم 

               از درس شانزدهم تاپایان درس هفدهم 

 

                 

برنامه زمان بندي تدريس درس آموزش مهارت هاي نوشتاري ( نگارش وانشاء) پایه هفتم 

 

        مهر

هفته اول

درس   اول  (نقشه نوشتن) + فعالیت نگارشی 1

هفته دوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری)

هفته سوم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

هفته چهارم

درس دوم   (طبقه بندی موضوع) + فعالیت نگارشی 1

 

       آبان

هفته اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته سوم

درس سوم   (کوچک تر کردن موضوع ) + فعالیت نگارشی 1

هفته چهارم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

 

 

      آذر

 

هفته اول

 درست   نويسي +  مثل نويسي  (انشاي آزاد)

هفته دوم

درس چهارم   (بندهای بدنه) + فعالیت نگارشی  1

هفته سوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری (

هفته چهارم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

       دي

--------------------

برگزاري   امتحانات نوبت اول

 

 

      بهمن

 

     هفته اول

 درس   پنجم (جمله موضوع) + فعالیت نگارشی 1

   هفته دوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری (

   هفته سوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته   چهارم 

درس ششم (بند   مقدمه، بند نتیجه) + فعالیت نگارشی 1

 

 

       اسفند

  

 هفته   اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  مثل نويسي  (انشاي آزاد)

هفته سوم

درس هفتم   (راهی برای نظم دادن به ذهن و نوشته )) + فعالیت نگارشی 1

هفته چهارم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

 

    فروردين

هفته سوم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

هفته چهارم

درس هشتم   (روشی برای نوشتن درباره موضوع های ذهنی) + فعالیت نگارشی 1

 

ارديبهشت

 

هفته اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته سوم

نيايش – دوره   كردن دروس

 ------------------------------------------

 برنامه زمان بندي تدريس درس آموزش مهارت هاي نوشتاري ( نگارش وانشاء) پایه هشتم

 

        مهر

هفته اول

درس   اول  (مهندسي نوشتن ) + فعالیت نگارشی 1

هفته دوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته سوم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

هفته چهارم

درس دوم   (بيشتر بخوانيم، بهتر بنويسيم ) + فعالیت نگارشی 1

 

       آبان

هفته اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته سوم

درس سوم   (نگاه كنيم و بنويسيم ) + فعالیت نگارشی 1

هفته چهارم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

 

 

      آذر

 

هفته اول

 درست   نويسي +  مثل نويسي  (انشاي آزاد)

هفته دوم

درس چهارم   (گوش بدهيم و بنويسيم  ) + فعالیت نگارشی  1

هفته سوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری (

هفته چهارم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

       دي

--------------------

برگزاري   امتحانات نوبت اول

 

 

      بهمن

 

     هفته اول

 درس   پنجم (با سنجش و مقايسه ،آسان تر بنويسيم) + فعالیت نگارشی 1

   هفته دوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

   هفته سوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته   چهارم 

درس ششم (با   جانشين سازي،راحت تر بنويسيم )+ فعالیت نگارشی 1

 

 

       اسفند

  

 هفته   اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  مثل نويسي  (انشاي آزاد)

هفته سوم

درس هفتم   (دگر گونه ببينيم و گونه گون بنويسيم ) + فعالیت نگارشی 1

هفته چهارم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

 

  فروردين

هفته سوم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

هفته چهارم

درس هشتم   (افكار و گفتارمان را بنويسيم ) + فعالیت نگارشی 1

 

ارديبهشت

هفته اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته سوم      

                     نيايش – دوره   کتاب                                                             

  گروه آموزشی استان                                   

جدول پیشنهادی بودجه   بندی درس ادبیات فارسی و مهارتهای نوشتاری

 


موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:بودجه بندی،فارسی،مهارت های نوشتاری،هفتم،هشتم, | 22:51 | گروه ادبیات فارسی |

انواع جناس (پاسخ به سوال)

انواع جناس:الف) جناس تام : آن است که دو کلمه جناس از نظر شکل ظاهری و تلفظ کاملاً یکسان ، اما از جهت معنی با هم فرق دارند .

مثال : عشـق شـوری در نهـاد ما نهـاد          جـان مـا در بوتــه ی سـودا نهــاد

(در مصرع اول نهاد اولی به معنای وجود و سرشت است اما نهاد دوم فعل وبه معنای قرار دادن است)

بهـرام که گور می گرفتی همه عمر            دیدی که چگونه گور بهـرام گرفت

(گور اولی به معنای گور خر و گور دومی به معنای قبر است)

بیا و برگ سفر ساز  و زاد ره برگیر     که عاقبت برود هر که او ز مادر زاد

(زاد اول به معنای توشه و زاد دوم به معنای ولادت است)

نکته : جناس هم در شعر و هم در نثر به کار می رود .

ب ) جناس ناقص : ۱- جناس ناقص اختلافی ۲- جناس ناقص حرکتی ۳- جناس ناقص افزایشی

۱- جناس ناقص اختلافی : آن است که دو کلمه جناس در حرف اول ، وسط یا آخر با هم اختلاف داشته باشند .

مثال : تنگ است خانه ما را تنگ است ای برادر         بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر

( تنگ و ننگ - تفاوت در حرف اول )

چوک زشاخ درخت خـویشتن آویختـه        زاغ سیـه بـر دو بـال غالیه آمیخته ( آویخته و آمیخته - تفاوت در حرف  وسط )

۲- جناس ناقص حرکتی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی در حرکت ( مصوت کوتاه ) نیز با هم اختلاف دارند .

مثال : ایـن چـه ژاژ است چه کفر است و فُشار       پنبـــه ای در دهـــان خـــود فشــار

(فُشار  به معنی سخن بی هوده است)

۳- جناس ناقص افزایشی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی ، در تعداد حروف نیز متفاوت اند بطوری که یکی از کلمات جناس حرفی در اول ، وسط یا آخر نسبت به کلمه های دیگر اضافه دارد .

مثال: وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم       دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم

(ناقص افزایش: خار (به معنای خار و خاشاک) و خاره (به معنی سنگ خارا است))

(ناقص اختلافی: باره و خاره)

[

موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:, | 22:29 | گروه ادبیات فارسی |

کلمات هم آوا:

واژه هایی هستند که تلفظ ( آوا )ی یکسانی دارند . اما از نظر نوشتن و معنی متفاوتند. کلماتی مانند :

خویش : خود - فامیل  /  خیش : وسیله شخم زدن

حیات :زندگی  /  حیاط : فضای باز خانه

ارز :پول خارجی   /   ارض :زمین   / عرض: پهنا

******************************************

کلمات هم نویسه : واژه هایی که نوشتن یکسان دارند اما از نظر معنی و تلفظ متفاوتند.

کلماتی مانند

 مِهر :محبت ؛ ماه مهر  /  مُهر :وسیله چاپ دستی

گِل   / گُل 

 کُشتی   کِشتی

مسلم  / مسلّم 

نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی              که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی

گوهر مخزن اسرار همان است که بود                      حقه ی مِهر بدان مُهر و نشان است که بود

************************************

دسته دیگری از کلمات نیز وجود دارد که در کتاب فارسی راهنمایی نیامده اما آشنایی با آن به نظر ضروری می رسد .

کلمات هم آوا - هم نویسه :

کلماتی که در نوشتن و تلفظ یکسانند اما از لحاظ معنی متفاوتند. کلماتی مانند :

شیر :نام حیوان شیر : شیر آب / شیر :شیر خوردنی

روان :جان  / روان : جاری

سیر : نام گیاه سیر /  سیر : غذا خورده - متضاد گرسنه

 نه من از پرده ی تقوا به در افتادم و بس                  پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

آتش است این بانگ نای و نیست باد                                                                       

 

هر که این آتشنداردنیست باد                                    

گلاب است گویی به جویش روان                         همی شاد گردد زبویش روان

**************************************

کلمات ( هم آوا )    و  ( هم نویسه در بحث آرایه های ادبی ،  جناس ناقص نامیده می شوند

کلمات  ( هم آوا _ هم نویسه )در بحث آرایه های ادبی ، جناس تام نامیده می شوند

[ دوشنبه سوم آذر 1393 ]  [ 12:40 ]  [ زبده ]
تضاد یا طباق یعنی این*که سخنور واژگانی را که در معنی با هم ناسازی و

 

ناسازگاری دارند، در سخن بیاورد برای مثال، وقتی بگوییم «بعضی از بچه*ها خواب

 و بعضی بیدار بودند»،* بین «خواب» و «بیدار» آرایة تضاد است اما پارادوکس، جمع

 دو امر متضاد با هم است؛ مثلاً اگر بخواهیم از همان تضاد بالا پارادوکس بسازیم؛

بدین گونه است: خفتگان بیدار(برای اصحاب کهف) یا آن*ها خفتگانی بیدار بودند. به

طور کلی، پارادوکس را می*توان بهترین و هنری*ترین نوع تضاد دانست.

نمونه هایی از پارادوکس:

به پاس یک دل ابری و دو چشم بارانی /  پر است خلوتم از یک حضور نورانی

(عبارت پر بودن خلوت)

هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم / در حضیض هم می*توان عزیز بود

(عبارت رفیع بودن گودال)

جیب*هایم پر از خالی است .

گوش ترحمی کو کز ما نظر نپوشد               دست غریق یعنی فریاد بی صدایم

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست/  کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم ؟

 

[ دوشنبه سوم آذر 1393 ]  [ 12:27 ]  [ زبده ]

موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:هم آوا،تضاد،هم نویسه،متناقض نما،, | 22:25 | گروه ادبیات فارسی |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد