شیوه نامه ارزشیابی درس ادبیات نوبت دوم
شیوه نامه ی ارزشیابی پایانی ادبیات با سلام و احترام به اطلاع دبیران گرامی ادبیات فارسی می رسانیم؛ به استناد نامه شماره 3100/48356/406 به تاریخ 26/11/1393 اداره کل آموزش و پرورش استان، با پیوست نامه ی وزارت متبوع در خصوص شیوه ی ارزشیابی دروس پایه هفتم و هشتم در سال تحصیلی جاری ، که قبلاً به مدارس ارسال شده است ؛ شیوه ی ارزشیابی دروس ادبیات فارسی در آزمون پایانی به شرح ذیل اعلام می گردد قرائت فارسی، دستور زبان و درک مطلب: به شیوه ی شفاهی --- 20 نمره املای فارسی : به شیوه ی کتبی (متن تقریری بدون سوالات املایی) ---20 نمره انشا و نگارش: به شیوه ی کتبی ( تولید متن نوشتاری در مورد یکی از موضوعات پیشنهادی در برگه آزمون) ---------------20 نمره بارم بندی درس قرائت فارسی همانند آزمون شفاهی در سالهای قبل می باشد همکاران ارجمند تلاش نمایند در تقسیم نمره تا آنجا که ممکن است نزدیک به بارم بندی اعلام شده عمل نمایند. آزمون پایانی می تواند دربرگیرنده ی این موارد باشد ( روان خوانی 5 نمره ، درک مطلب و خود ارزیابی 5 نمره ) + شناخت واژگان در جمله 3 نمره ( مترادف ، مخالف ، شبکه ی معنایی ) + دانش های زبانی و ادبی 5 نمره ( دانش زبانی 2 نمره ، دانش ادبی 2 نمره ، تاریخ ادبیات 1 نمره ) + حفظ شعر 2 نمره = 20 نمره یادآوری : برای هر نوبت به دلخواه دانش آموز فقط یک شعر حفظی خواسته شود. نامه اداره کل آموزش و پرورش استان نامه وزارت
موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 26 ارديبهشت 1394برچسب:, | 23:28 | گروه ادبیات فارسی |

صفت چیست :

 

کلمه یا کلماتی که درباره ی اسم توضیحی می دهد و یکی از خصوصیات اسم را بیان می کند که به آن اسم موصوف می گویند.

مانند: کتابِ مفید کتاب (موصوف) ، مفید (صفت)

این قلم این (صفت اشاره) قلم (موصوف)

انواع صفت ها:

1. صفت بیانی * 2. صفت اشاره * 3. صفت شمارشی * 4. صفت پرسشی * 5. صفت تعجبی * 6. صفت مبهم *

1- اقسام صفت بیانی :

الف) صفت ساده: مانند اتاق گرم ، مادر مهربان

ب) صفت فاعلی: بر کننده ی کار دلالت می کند.

مانند ایستگاه فرستنده

ج) صفت مفعولی: به صفت مفعولی، اسم مفعول می گویند و معنی مفعولیّت دارد یعنی کار بر آن وارد می شود و از (بن ماضی + ه) ساخته می شود. مانند شنید +ه (شنیده)

د) صفت نسبی: صفتی است که به کسی یا جایی یا جانوری یا چیزی نسبت داده شود و با افزودن پسوندهایی به آخر اسم، صفت یا ضمیر ساخته می شود. (ی، ین، ینه، ه، گان، انه، انی، گانه، چی)

ی : تهرانی، آسمانی، نباتی، خودی

ین: نمکین، سیمین، دروغین

ینه: پشمینه، سیمینه، دیرینه

ه: ریزه، درسته، همه کاره، چند روزه

گان: گروگان، رایگان

انه: سالانه، روزانه، مردانه، محترمانه

انی: روحانی، جسمانی، نورانی

گانه: دوگانه، چندگانه، پنجگانه

چی: انزلیچی، گمرکچی، پنبه چی، قهوه چی، تماشاچی

ه)صفت لیاقت: صفتی است که شایستگی و قابلیّت موصوف را می رساند و آن با افزودن (ی) به آخر مصدر ساخته می شود. مانند: خواندن + ی -» خواندنی (دیدنی،شنیدنی

*** طرزساخت صفت فاعلی :

  1. بن مضارع + نده : خوان + نده خواننده (گوینده ، رونده ، آینده)
  2. بن مضارع + ان : گری + ان گریان (خندان ، شتابان ، لرزان)
  3. بن مضارع + الف : دان + ا دانا (شنوا،جویا،فریبا)
  4. بن ماضی یا بن مضارع + ار : خرید + ار خریدار ، پرست + ار پرستار
  5. بن ماضی یا مضارع + گار : رست + گار رستگار ، آموز + گار آموزگار (آفریدگار،کردگار،پرهیزگار)
  6. اسم یا صفت یا بن فعل + گر : سفید + گر سفیدگر، رفت + گر رفتگر ، حیله + گر حیله گر
  7. اسم یا صفت یا بن فعل + کار : ستم +کار ستمکار ، تبه + کار تبهکار ، تراش + کار تراشکار

2- صفت اشاره :

معروف ترین صفات اشاره عبارتند از: این، آن، همین، همان، چنان، چنین، این سان، این طور، آن گونه، آن طور، این قدر، آن قدر، همین قدر، همان قدر

3- صفت شمارشی :

صفتی است که شماره و تعداد چیزی را بیان می کند. مانند : پنجمین کلاس کلاس پنجم

4- صفت پرسشی : صفتی است که با آن از نوع یا چگونگی یا مقدار موصوف پرسش کنند.

مانند : چه شهری ، چگونه شهری ، چند بار

صفتی است که شماره و تعداد چیزی را بیان می کند. مانند : پنجمین کلاس کلاس پنجم

5- صفت تعجّبی :

صفتی که تعجب گوینده را از چگونگی یا مقدار موصوف می رساند و با آهنگ مخصوصی ادا می شود.

مانند : چقدر زیبایی ! ، عجب بنایی ! ، چه فرزندی !

اگر صفت تعجبی، تنها بیاید ضمیر تعجبی است.

مانند: عجب ! ، چه !

6-صفت مبهم :

صفتی است که نوع یا چگونگی یا شماره و مقدار آن را به طور نا معیّن رساند؛

مانند : هر، همه، فلان، خیلی، کمی، قدری، برخی، بعضی، پاره ای، چند، چندین، چندان،بسیاری، اندکی

فلان کتاب را بیاور.

توجّه : به جز (هر) که همیشه همراه اسم می آید و صفت است، همه ی صفات مبهم مانند صفات اشاره و شمارشی، اگر تنها بیایند ضمیر مبهم هستند.

مانند : فلانی آمد. کمی بخند.


موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

چهار شنبه 6 اسفند 1393برچسب:صفت،انواع صفت ،وابسته اسم, | 12:37 | گروه ادبیات فارسی |

دانلود


موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, | 11:14 | گروه ادبیات فارسی |

مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگیش رسیده بود، کاغذ و قلمی برداشت تا وصیت نامه خود را بنویسد. متن وصيت نامه اش چنين بود:

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.

اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آن را نشانه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟

بنابراین برادر زاده او تصمیم گرفت. آن را این گونه تغییر دهد:

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.

خواهر او که موافق نبود آن را این گونه نشانه گذاری کرد :

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم. نه برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.

خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نشانه گذاری کرد:

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادرزاده ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران.

پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند:

تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادر زاده ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران.

در واقع زندگی نیز این چنین استاو که همان آفریدگار ماست، نسخه ای از هستی و زندگی به ما می دهد که در آن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید به صحیح ترین روش آن را نشانه گذاری کنیم و بی گمان از زمان تولد تا مرگ تمام نشانه گذاری ها دست ماست.

فارغ از اعتقادات مذهبی و یا غیرمذهبی به جهان هستی و زندگی، از علامت تعجب تولد تا علامت سوال مرگ، همه چیز بستگی به روش نقطه گذاری عقلانی ما و نگاه ما به چگونگی زندگی دارد.

 

 


موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:علایم نگارش،معنی و مفهوم جمله،علایم سجاوندی, | 20:20 | گروه ادبیات فارسی |

برنامه پیشنهادی بودجه بندی درس ادبیات فارسی و مهارتهای نوشتاری پایه های هفتم و هشتم متوسطه1

                                        به نام حضرت دوست

مهر آمد تا دوباره باز هم                  خانه ی  اندیشه ام  زیبا  شود

اوج  پــرواز خیال کـودکی                   در کلاس درس من معنا شود

برنامه زمان بندي تدريس درس ادبيات فارسي دوره متوسطه اول سال تحصيلي 94-93

     ماه

       پايه هفتم

                               پايه هشتم

   مهر

                از درس اول تا پایان درس سوم

                     از درس اول تا پایان  سوم

   آبان

        از درس چهارم تا پایان  درس ششم

               از درس چهارم تا پایان  درس ششم

    آذر

    از درس هفتم تا پایان درس   نهم         

                 از درس هفتم تا پایان درس   نهم         

     دي

                     امتحانات  نوبت  اول

                  امتحانات  نوبت  اول

     بهمن

              از درس دهم تا پایان درس دوازدهم      

             از درس دهم تا پایان درس   دوازدهم   

   اسفند

از   درس سيزدهم تا پایان درس چهاردهم (درس آزاد)

     از درس سيزدهم تا پایان درس چهاردهم (درس آزاد)

  فروردين

     درس پانزدهم(درس آزاد) و روان خواني   

 درس   پانزدهم(درس آزاد) و شعر خواني- روان خواني  

   ارديبهشت

 از   درس شانزدهم تا پایان درس هفدهم 

               از درس شانزدهم تاپایان درس هفدهم 

 

                 

برنامه زمان بندي تدريس درس آموزش مهارت هاي نوشتاري ( نگارش وانشاء) پایه هفتم 

 

        مهر

هفته اول

درس   اول  (نقشه نوشتن) + فعالیت نگارشی 1

هفته دوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری)

هفته سوم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

هفته چهارم

درس دوم   (طبقه بندی موضوع) + فعالیت نگارشی 1

 

       آبان

هفته اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته سوم

درس سوم   (کوچک تر کردن موضوع ) + فعالیت نگارشی 1

هفته چهارم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

 

 

      آذر

 

هفته اول

 درست   نويسي +  مثل نويسي  (انشاي آزاد)

هفته دوم

درس چهارم   (بندهای بدنه) + فعالیت نگارشی  1

هفته سوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری (

هفته چهارم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

       دي

--------------------

برگزاري   امتحانات نوبت اول

 

 

      بهمن

 

     هفته اول

 درس   پنجم (جمله موضوع) + فعالیت نگارشی 1

   هفته دوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری (

   هفته سوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته   چهارم 

درس ششم (بند   مقدمه، بند نتیجه) + فعالیت نگارشی 1

 

 

       اسفند

  

 هفته   اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  مثل نويسي  (انشاي آزاد)

هفته سوم

درس هفتم   (راهی برای نظم دادن به ذهن و نوشته )) + فعالیت نگارشی 1

هفته چهارم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

 

    فروردين

هفته سوم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

هفته چهارم

درس هشتم   (روشی برای نوشتن درباره موضوع های ذهنی) + فعالیت نگارشی 1

 

ارديبهشت

 

هفته اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته سوم

نيايش – دوره   كردن دروس

 ------------------------------------------

 برنامه زمان بندي تدريس درس آموزش مهارت هاي نوشتاري ( نگارش وانشاء) پایه هشتم

 

        مهر

هفته اول

درس   اول  (مهندسي نوشتن ) + فعالیت نگارشی 1

هفته دوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته سوم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

هفته چهارم

درس دوم   (بيشتر بخوانيم، بهتر بنويسيم ) + فعالیت نگارشی 1

 

       آبان

هفته اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته سوم

درس سوم   (نگاه كنيم و بنويسيم ) + فعالیت نگارشی 1

هفته چهارم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

 

 

      آذر

 

هفته اول

 درست   نويسي +  مثل نويسي  (انشاي آزاد)

هفته دوم

درس چهارم   (گوش بدهيم و بنويسيم  ) + فعالیت نگارشی  1

هفته سوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری (

هفته چهارم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

       دي

--------------------

برگزاري   امتحانات نوبت اول

 

 

      بهمن

 

     هفته اول

 درس   پنجم (با سنجش و مقايسه ،آسان تر بنويسيم) + فعالیت نگارشی 1

   هفته دوم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

   هفته سوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته   چهارم 

درس ششم (با   جانشين سازي،راحت تر بنويسيم )+ فعالیت نگارشی 1

 

 

       اسفند

  

 هفته   اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  مثل نويسي  (انشاي آزاد)

هفته سوم

درس هفتم   (دگر گونه ببينيم و گونه گون بنويسيم ) + فعالیت نگارشی 1

هفته چهارم

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

 

  فروردين

هفته سوم

 درست   نويسي +  تصوير نويسي  (انشاي آزاد)

هفته چهارم

درس هشتم   (افكار و گفتارمان را بنويسيم ) + فعالیت نگارشی 1

 

ارديبهشت

هفته اول

فعاليت هاي   نگارشي 2 + فعاليت هاي نگارشي 3 )بررسی و داوری )

هفته دوم

 درست   نويسي +  حكايت نگاري (انشاي آزاد)

هفته سوم      

                     نيايش – دوره   کتاب                                                             

  گروه آموزشی استان                                   

جدول پیشنهادی بودجه   بندی درس ادبیات فارسی و مهارتهای نوشتاری

 


موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:بودجه بندی،فارسی،مهارت های نوشتاری،هفتم،هشتم, | 22:51 | گروه ادبیات فارسی |

انواع جناس (پاسخ به سوال)

انواع جناس:الف) جناس تام : آن است که دو کلمه جناس از نظر شکل ظاهری و تلفظ کاملاً یکسان ، اما از جهت معنی با هم فرق دارند .

مثال : عشـق شـوری در نهـاد ما نهـاد          جـان مـا در بوتــه ی سـودا نهــاد

(در مصرع اول نهاد اولی به معنای وجود و سرشت است اما نهاد دوم فعل وبه معنای قرار دادن است)

بهـرام که گور می گرفتی همه عمر            دیدی که چگونه گور بهـرام گرفت

(گور اولی به معنای گور خر و گور دومی به معنای قبر است)

بیا و برگ سفر ساز  و زاد ره برگیر     که عاقبت برود هر که او ز مادر زاد

(زاد اول به معنای توشه و زاد دوم به معنای ولادت است)

نکته : جناس هم در شعر و هم در نثر به کار می رود .

ب ) جناس ناقص : ۱- جناس ناقص اختلافی ۲- جناس ناقص حرکتی ۳- جناس ناقص افزایشی

۱- جناس ناقص اختلافی : آن است که دو کلمه جناس در حرف اول ، وسط یا آخر با هم اختلاف داشته باشند .

مثال : تنگ است خانه ما را تنگ است ای برادر         بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر

( تنگ و ننگ - تفاوت در حرف اول )

چوک زشاخ درخت خـویشتن آویختـه        زاغ سیـه بـر دو بـال غالیه آمیخته ( آویخته و آمیخته - تفاوت در حرف  وسط )

۲- جناس ناقص حرکتی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی در حرکت ( مصوت کوتاه ) نیز با هم اختلاف دارند .

مثال : ایـن چـه ژاژ است چه کفر است و فُشار       پنبـــه ای در دهـــان خـــود فشــار

(فُشار  به معنی سخن بی هوده است)

۳- جناس ناقص افزایشی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی ، در تعداد حروف نیز متفاوت اند بطوری که یکی از کلمات جناس حرفی در اول ، وسط یا آخر نسبت به کلمه های دیگر اضافه دارد .

مثال: وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم       دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم

(ناقص افزایش: خار (به معنای خار و خاشاک) و خاره (به معنی سنگ خارا است))

(ناقص اختلافی: باره و خاره)

[

موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:, | 22:29 | گروه ادبیات فارسی |

کلمات هم آوا:

واژه هایی هستند که تلفظ ( آوا )ی یکسانی دارند . اما از نظر نوشتن و معنی متفاوتند. کلماتی مانند :

خویش : خود - فامیل  /  خیش : وسیله شخم زدن

حیات :زندگی  /  حیاط : فضای باز خانه

ارز :پول خارجی   /   ارض :زمین   / عرض: پهنا

******************************************

کلمات هم نویسه : واژه هایی که نوشتن یکسان دارند اما از نظر معنی و تلفظ متفاوتند.

کلماتی مانند

 مِهر :محبت ؛ ماه مهر  /  مُهر :وسیله چاپ دستی

گِل   / گُل 

 کُشتی   کِشتی

مسلم  / مسلّم 

نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی              که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی

گوهر مخزن اسرار همان است که بود                      حقه ی مِهر بدان مُهر و نشان است که بود

************************************

دسته دیگری از کلمات نیز وجود دارد که در کتاب فارسی راهنمایی نیامده اما آشنایی با آن به نظر ضروری می رسد .

کلمات هم آوا - هم نویسه :

کلماتی که در نوشتن و تلفظ یکسانند اما از لحاظ معنی متفاوتند. کلماتی مانند :

شیر :نام حیوان شیر : شیر آب / شیر :شیر خوردنی

روان :جان  / روان : جاری

سیر : نام گیاه سیر /  سیر : غذا خورده - متضاد گرسنه

 نه من از پرده ی تقوا به در افتادم و بس                  پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت

آتش است این بانگ نای و نیست باد                                                                       

 

هر که این آتشنداردنیست باد                                    

گلاب است گویی به جویش روان                         همی شاد گردد زبویش روان

**************************************

کلمات ( هم آوا )    و  ( هم نویسه در بحث آرایه های ادبی ،  جناس ناقص نامیده می شوند

کلمات  ( هم آوا _ هم نویسه )در بحث آرایه های ادبی ، جناس تام نامیده می شوند

[ دوشنبه سوم آذر 1393 ]  [ 12:40 ]  [ زبده ]
تضاد یا طباق یعنی این*که سخنور واژگانی را که در معنی با هم ناسازی و

 

ناسازگاری دارند، در سخن بیاورد برای مثال، وقتی بگوییم «بعضی از بچه*ها خواب

 و بعضی بیدار بودند»،* بین «خواب» و «بیدار» آرایة تضاد است اما پارادوکس، جمع

 دو امر متضاد با هم است؛ مثلاً اگر بخواهیم از همان تضاد بالا پارادوکس بسازیم؛

بدین گونه است: خفتگان بیدار(برای اصحاب کهف) یا آن*ها خفتگانی بیدار بودند. به

طور کلی، پارادوکس را می*توان بهترین و هنری*ترین نوع تضاد دانست.

نمونه هایی از پارادوکس:

به پاس یک دل ابری و دو چشم بارانی /  پر است خلوتم از یک حضور نورانی

(عبارت پر بودن خلوت)

هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم / در حضیض هم می*توان عزیز بود

(عبارت رفیع بودن گودال)

جیب*هایم پر از خالی است .

گوش ترحمی کو کز ما نظر نپوشد               دست غریق یعنی فریاد بی صدایم

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست/  کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم ؟

 

[ دوشنبه سوم آذر 1393 ]  [ 12:27 ]  [ زبده ]

موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:هم آوا،تضاد،هم نویسه،متناقض نما،, | 22:25 | گروه ادبیات فارسی |

تصویرنویسی از دید شناخت واژگانی، یک بافت ترکیبی- اشتقاقی است که از سه پاره ی (تصویر+ نویس+ی) ساخته شده و به معنای: نگاه کردن به تصویر و نوشتن آن چه از تصویر به ذهن برده ایم، نوشتنِ تصویر، نوشتن در باره ی تصویر، توصیف و تفسیر تصویر، نگاره نویسی، تصویرگزاری(یعنی گزارش نویسی از تصویر). بنابراین، تصویردر این جا، ایستگاه اندیشیدن، بهانه ی خوب دیدن و به کارانداختن مغز و تولید نوشته است. هم چنان که از این معانی دریافت می شود؛ تصویر نویسی دو مرحله ی کلی دارد: خواندن( تصویرخوانی)، نوشتن( تصویر نگاری)

  خواندن خود چند سازه یا پاره دارد: خواننده خواندن- متن معنا. خواننده، من و شما یا هرکسی است که متن پیش رو را می خواند. خواندن یا خوانش، آن کاری است که به هنگام رویارویی با متن رخ می دهد. متن آن چیزی است که در برابر دیدگان ما یا هر خواننده، جای می گیرد و دست مایه ای برای به کار افتادن چرخه های کارخانه ی فکر می شود. به بیان دیگر، هر صفحه، صحنه و رویداد، از دید ما متن است. ازین رو، متن می تواند دیداری باشد مانند تصویر، صحنه، فیلم یا رویداد ، می تواند شنیداری باشد مانند هر صدایی که آگاهانه به آن گوش می سپاریم و در پی آن ذهن، معناسازی می کند و یا می تواند خوانداری باشد مانند این نوشته یا هر نوشته ی دیگر که در آن، کلمات نماد دیداری هستند؛ به همین سبب متن های خوانداری، متن های دیداری هم به شمار می روند. پس، متن نوشته و متن تصویری هر دو دیداری اند؛ تفاوتشان در این است که در متن دیداری تصویری، نماد خواندن، شکل ، نگاره، صحنه یا رویداد است اما در متن نوشتاری، نماد خواندن، واژه ها هستند.

یادکردِ این سخن هم بایسته است که از دیدی دیگر، می توان بر بنیاد پنج درگاهِ حسّی، متن ها را به پنج گونه، رده بندی کرد:

1- متن شنیداری: آوا و صدایی است که از راه دو گوش، دریافت و خوانده می شود.

2- متن دیداری: نشان و نمادی است که از دریچه ی چشمان، دریافت و خوانده می شود.

3- متن بویشی: چیزی است پراکنده در هوا که از بادراهِ رفت و برگشتی نفَس، از سوراخ های بینی، دریافت و خوانده می شود.

4- متن چششی: چاشنی، طعم و مزه ای است که از راه حسّ چشیدن، در گستره ی دهان و زبان، دریافت و خوانده می شود.

5- متن پساوشی: پیکره و جسمی است که از راه پسودن و لمس، چگونگی جنس آن ها دریافت و خوانده می شود. نابینایان از این گونه متن و خوانش، بهره می گیرند. از این دیدگاه، خواندن هم بر حسب ابزار پنج حس، به پنج گونه، بخش‌پذیر می‌شود که برای سادگی نامگذاری، نام همان ابزارها را بر این گونه‌ها نهاده‌ام:

1- خواندن گوشی؛ در این گونه ، مغز اطلاعات را از راه گوش، دریافت می کند.

2- خواندن چشمی؛ در این گونه ، مغز اطلاعات را از راه چشم، دریافت می کند.

3- خواندن دماغی؛در این گونه ، مغز اطلاعات را از راه بینی، دریافت می کند.

4- خواندن زبانی؛ در این گونه ، مغز اطلاعات را از راه زبان، دریافت می کند.

5- خواندن پوستی؛ در این گونه ، مغز اطلاعات را از راه پوست، دریافت می کند. پیداست که در«تصویر خوانی»، گونه ی دوم خواندن و شاهراه چشم، در کار خواهد بود. به همین روی، می گوییم تصویرخوانی، تمرینِ خوب دیدن و پرورش دقّت در نگاه است.

"دکتر فریدون اکبری شلدره"

 

[ یکشنبه نهم آذر 1393 ]  [ 18:0 ]  [ زبده ]

تصویر روی جلد

نخستین رمان میرجلال‌الدین کزازی با عنوان «فرزند ایران»  دارای سه بخش اصلی است با

 

نام‌های «دیباچه»، «فرزند ایران» و «یادداشت‌ها» که در بخش «فرزند ایران» به مراحل زندگی

 

ابولقاسم فردوسی و داستان‌های برجسته شاهنامه و رویدادهای مهم زندگی سراینده شاهنامه

پرداخته شده است.


کزازی چندی پیش درباره «فرزند ایران» به «ایبنا» گفته است: «اين كتاب بر سه پايه بنياد گرفته

 است؛ شاهنامه، نکته‌هايی كه نويسندگان زيست‌نامه‌ها (تذکره‌ها) درباره فردوسی نوشته‌اند و

 پندار خودم. در بخش‌هايی از اين داستان كه بر پايه افسانه استوار است، فردوسی را در كنار پدر،

 مادر، همسر يا فرزندانش نشانده‌ام كه گفت‌وگوهایی گاه درازدامان میان آن‌ها درمی‌گيرد. منش و

 كنش فردوسی را بيشتر در اين گفت‌وگوها نشان داده‌ام.»
به گفته كزازی، ديدگاه‌ها، انديشه‌ها،‌ شيوه سخنوری و پيوند فردوسی با تاريخ ايران در اين

گفت‌وگوها آشكار شده است. 
در بخشی از کتاب آمده است: «فرزند برومند ایران بدین‌سان می‌شنود و می‌خواند و می‌اندیشید و

 می‌پژوهید و می‌بالید. نیز، در کنار دانش و ادب و اندیشه، هنرها و شایستگی‌هایی دیگر را که

 جوانان را می‌زیبید و به کار می‌آمد، می‌آموخت و می‌ورزید. اسب می‌تاخت و گوی می‌باخت و تیغ

 می‌آخت و تیر می‌انداخت.»

استاد میرجلال‌الدین کزازی

[

موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:انشا نویسی،تصویرنویسی،کزازی،ایران, | 22:16 | گروه ادبیات فارسی |

«ط» بنویسیم یا «ت» ؟

 یکی از دغدغه‌های پیش روی هر زبانی در راه تبدیل شدن به یک زبان نوین و خردمندانه، جهش هرچه سریع‌تر به سوی سادگی و کنار نهادن هنجارهای دست ‌و‌ پاگیر بازمانده از منطق حاکم بر روزگاران کهن است. روزگار نو منطق نو می‌خواهد و منطق نو زبان و خط نو.

یکی از این ناهنجاری های بازمانده از روزگاران کهن در خط کنونی فارسی، وجود بیش از یک نویسه‌ (شکل حرف در نوشتار) برای برخی از واج ها (صدای حرف در گفتار) است. مثلا برای واج t دو نویسه ی "ت" و "ط" و همچنین نویسه‌های «س»، «ص» و «ث» برای واج ((s  وجود دارد. روشن است که این چندگانه نویسی از کاربست واژه‌های عربی در زبان فارسی سرچشمه گرفته است.

در زبان عربی کاربست این نویسه‌های گوناگون البته درست و خردمندانه است چرا که هر یک از این ها در برابر یک واج با واگویش (تلفظ) متفاوت قرار می گیرد. اما وجود این چندگانگی در خط فارسی خردمندانه و پذیرفتنی نیست، چرا که در واگویش فارسی، این نویسه‌ها هیچ تفاوتی با هم ندارند. از این رو اگر خط فارسی پیش از آن که جای خود را به خط دیگری بدهد، بخواهد خود را بازسازی کند و تبدیل به خطی آراسته، روان، ساده و منطقی شود، ناگزیر است تا آن جا که ممکن است به یک‌گانه‌نویسی روی آورد تا از کمند این آشفتگی‌ها برهد. 

اکنون برای بررسی به تر واژه‌هایی  که در آن ها نویسه ی "ط" به کار رفته است، آن ها را به چهار دسته تقسیم می کنیم:

دسته‌ی نخست: اعضای این دسته واژه‌هایی هستند که در اصل عربی هستند و به‌ همان گونه وارد زبان پارسی شده‌اند. مانند طول، طیر، طرح، طیران و ... . در باره ی این گروه، تا اطلاع ثانوی ناگزیریم همچنان از همان نویسه "ط" بهره ببریم. چرا که شمار واژه‌های وامی "ط"دار در پارسی امروز بسیار زیاد است و به کنارنهادن این نویسه ممکن است به آشفتگی و پریشانی در خط بیانجامد و از سویی ایجاد چنین دگرگونی ِ بنیادینی - که تنها مربوط به نویسه‌ی "ط" نیست، بلکه سایر حرف های تازی را نیز در بر می‌گیرد - نیازمند یک عزم و آهنگ ملی است و تنها یک "ملت" است که می تواند چنین تصمیم بنیادینی را در باره‌ی خط خود بگیرد. پژوهشگران و نویسندگان به اندازه‌ی توان خود، تنها می توانند بنیاد‌های نظری چنین دگرگونی‌هایی را بپرورانند.

 دسته‌ی دوم: این دسته دربرگیرنده‌ی واژه‌هایی است که در اصل عربی نیستند، بلکه به دلیل کاربست هنجارهای واگویشی عربی دارای نویسه "ط" شده اند (به اصطلاح مُعرَّب شده‌اند) و سپس با همان‌گونه‌ی عربی‌ شده وارد زبان فارسی شده‌اند. مانند امپراطور ، سقراط و ...

در این جا باید ، پوشش عربی این واژه‌ها را به کنار نهاده و آن ها را با در نظر گرفتن هنجارهای نگارشی و واگویشی خودمان بازسازی کنیم. چرا که "ط" نماد کاربست هنجارهای شنیداری و واگویشی عربی است و هیچ منطقی نمی تواند کاربست آن را در زبان پارسی توجیه نماید. هر زبانی خود شایستگی و حق آن را دارد که بر هر واژه‌ی بیگانه که برخورد می کند رنگ بومی بزند  و از این رهگذر آن را در خود فرو بلعد. بر این پایه باید همه‌ی این واژه‌ها را از نو با هنجارهای گویشی و شنیداری فارسی بازسازی کرد.

برای نمونه "امپراطور" (imperator) واژه‌‌ای است فرنگی که عرب ها آن را  "اِمبَراطور" شنیده و به کار بسته‌اند. حال چه در حالی که ما واج "ط" در فارسی نداریم. پس یک ایرانی باید  آن را "امپراتور" بنویسد  یعنی همانطور که می گوید و می شنود بنویسد.

همچنین است باطری (battery) که باید "باتری" نوشته شود یا "بلیط" (Billet) که نگارش درست آن "بلیت" است. استوره نیز در همین گروه است (معرب واژه‌ی یونانی historia ).

یک زیرگروه بزرگ این دسته، نام بزرگان غیرعربی است که نامشان معرب شده و سپس در پارسی به‌نادرستی به همان گونه‌ی  عربی ‌گشته به کار رفته‌اند. مانند: ارسطو (ارستو)، سقراط (سقرات)، ذیمقراطیس (دموکریتوس)، طالس (تالس) و ... . این واژه‌ها در اصل تازی نیستند بلکه تازی‌‌شده‌اند و بر پایه‌ی آن چه گفته شد زبان فارسی هیچ بایستگی ِ منطقی برای پاس داشت این رسم ‌الخط غیر بومی ندارد.

 دسته سوم: این دسته واژه‌های در اصل فارسی هستند که از سوی تازیان معرب شده و به دلیل چیرگی تازیان در دوره‌هایی از تاریخ، گونه‌ی نوشتاری آن ها بر بومیان غلبه کرده و آن ها نیز آن واژه‌ها را به همان‌گونه‌ی عربی شده به کاربسته‌اند. مانند طوس ( پهلوان و شهری ایرانی که باید توس نوشته شد)، اسطوانه (که پارسی است و از واژه ی فارسی "ستون" است و باید با "ت" نوشته شود.). همچنین است طنبور (تنبور)، طراز (تراز)، طوطی (توتی)، طاس (تاس)، طپیدن (تپیدن)، طوطیا (توتیا)، غلطیدن (غلتیدن)، خطمی (ختمی، گونه‌ای گل) و... که همه پفرسی بوده و باید با "ت" نوشته شوند. در این اواخر چنین دگرگونی هایی خود‌ به‌ خود در حال شکل گیری است.

 دسته چهارم: واژه‌هایی که در عمل دارای دو گونه‌ی نوشتاری هستند. یعنی هم با "ت" و هم با "ط" نوشته شده اند و هر دو گونه کم وبیش جا‌افتاده است. مانند: سفسطه/سفسته، اطاق/اتاق، اطو/اتو، اطراق/اتراق، تارم/طارم، طرخون/ترخون، قوطی/ قوتی، طپانچه/ تپانچه ...

درباره‌ی این واژه‌ها نیز با چشم پوشی از اصل و ریشه‌ ی آن ها می توانیم بدون هیچ‌گونه تردیدی گونه‌ی "ت"دار را برگزینیم و به‌کارگیریم. چرا که نویسه‌ی "ط" متعلق به خط فارسی نیست. یعنی در همه‌ی این موردها باید گونه‌ی "ت"دار را برگزید و نوشت. (از: سرای دانای توس. کورش جوشن لو)

 

 


موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

جمعه 14 آذر 1393برچسب:, | 16:13 | گروه ادبیات فارسی |

نکته  1 :  هر جمله از کلمه یا مجموعه ای از کلمات تشکیل می شود.

 هرکه آمد عمارتی نو ساخت / رفت و منزل به دیگری  پرداخت ( 4 جمله )

نکته 2 : اساس و پایه ی هر جمله فعل است، امّا امکان دارد فعل از جمله حذف شود.

 از مکا فات عمل غافل مشو / گندم از گندم بروید جو زجو ( بروید )

نکته  3 : گاهی حذف فعل در جمله به خاطرِ جلو گیری از تکرار فعل است به این نوع از حذف فعل ، حذف به صورت لفظی گویند.

عمر برفست و آفتاب تموز. ( است )  (  آفتاب تموز : آفتاب تابستان )

نکته  4 :  گاهی در ظاهرِ جمله  هیچ فعلی دیده نمی شود امّا از راهِ معنا می توان به وجود فعل پی برد. به  این نوع از حذفِ فعل ، حذف به صورت معنوی گویند.

مثال : هرکه بامش بیش ، برفش بیش تر ( 2 جمله ) فعل است حذف شده است.

مثال : هرچه ارزان تر ، بهتر ( 2 جمله ) فعل است حذف شده است.

نکته  5 :  واژه هایی مانند : یواش !    آهسته !    آتش !    ساکت !  اگر با لحن  ( آهنگ ) خاصّی بیان شود، جمله به حساب می آید. به این نوع جملات یک جزئی بی فعل گویند.

یواش ! این همه سرعت برای چه ؟ ( 2 جمله )   فعل است در جمله ی دوم حذف شده است.

 نکته  6 :  در شمارش جمله ها ، شبه جمله ها در نظر بگیریم.

 نکته  7 : شبه جمله ها واژه ایی هستند که ظاهر جمله را ندارندولی معنا و گستردگی جمله را دارند.   آه ! زندگی چه قدر سخت است !    ( آه : افسوس می خورم )  2 جمله

 نکته  8 :  شبه جمله ها به دو دسته تقسیم می شوند.

      الف – منادا                     ب – صوت

نکته  9 :  هرگاه کسی یا چیزی را با آهنگی خاص مورد مخاطب قرار دهیم ، به آن منادا گویند. مثال : سعدیا، مرد نکو نام نمیرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکویی نبرند. ( 4 جمله )

نکته 10: منادا معمولاً با حروف ندا همراه است. ( ای ، یا ، آی ، الف )  ای ایران ، دوستت دارم .  خدایا، مرا در زندگی موفّق بگردان.

نکته  11 : گاهی منادا بدون حرف ندا می آید. نیما، غم دل گو که غریبانه بگرییم. ( 3 جمله )

نکته  12 :  گاهی حرف ندا وجود دارد ولی منادا حذف شده است.

  ای نام تو بهترین سرآغار. ( ای خدا ، نام تو بهترین سرآغاز است. ) 2 جمله

نکته  13 :   منادا  در شمارش جمله به حساب می آید.

نکته  14 :  صوت ها، واژه  هایی هستند ، که حالات درونی انسان را از نظر ، افسوس ، تعجّب

تحسین ، تنبیه و آگاهی و تنفّر و بیزاری را بیان می دارند.   مانند :

 مثال : * آهای ، هان ، اَلا  ( در مفهوم آگاهی و تنبیه )

            * عجب ، عجبا ، اُه ، وا ، اللّه اکبر! سبحان اللّه ( در مفهوم تعجّب و شگفتی )

            * کاش ، ای کاش ، حیف  ، دریغ ، دریغا  ( در مفهوم افسوس و آرزو )

            * آفرین ، مرحبا ، بارک اللّه ، احسنت ، خوشا  ( در مفهوم تحسین )

           *  پیف ، اوف ، اَه ، اَخ ، ایش  ( در مفهوم تنفّر و بیزاری )

نکته  15 : صوت ها در شمارش جمله به حساب می آیند.

نکته  16 :  بعضی از صوت ها برای راندن و خواندن حیوانات استفاده می شود.

 پیش پیش پیش             بی بی بی           پیشتَ پیشتَ       چخ چخ

نکته  17 :  در اطراف ما صدا  هایی از موجودات زنده و غیر زنده شنیده می شود که به آن نام آوا گویند.  میو میو ،   واق واق    ،      خِش خِش    ،     شُر شُر   ،  تیک تاک

نکته 18 : مصدر ها جمله به حساب نمی آیند.

نکته  19 : جملاتی مانند : زیارت قبول ، عصر بخیر ،  دست ها بالا ،  وقت بخیر ،  شب خوش و... نظایر این گونه جملات دو جزئی بی فعل هستند.

 نکته  20 :   هر جمله از دو قسمت تشکیل می شود.

  1- نهاد ( صاحب خبر )                    2- گزاره ( خبر )د


 

چند نکته در باره ی حروف ربط

  : مهم ترین حروف پیوند عبارتند از:

      تا :       درس بخوان تا موفّق شوی.          .

      و :       به مدرسه رفتم و دوستانم را دیدم.

      اگر :     اگر هوا خوب باشد، به مسافرت خواهم رفت.

     ولی :    به پارک رفتم ولی دوستم را ندیدم.

      امّا :      به خانه رفتم امّا پدرم را ندیدم. 

      چون :   چون تورا دیدم ، دلم آرام گرفت.

نکته :  حرف پیوند ( اگر ) همیشه در آغاز جمله می آید.

 اگر درس بخوانی ، مزد تلاشت را خواهی گرفت.

 نکته :  حرف پیوند  ( چون ) هم در آغا جمله می تواند بیاید و هم در وسط جمله.

      مثال :   چون  تو را نوح هست کشتیبان ، ز طوفان غم مخور.

      مثال :     به مهمانی خانوادگی نرفتم  چون امتحان داشتم.

نکته :   حرف ( تا ) همیشه حرف پیوند نیست.

حرف ( تا ) اگر فاصله ، انتها و مقصد را برساند، دیگر حرف پیوند نیست.

 مثال : از رشت تا تهران  با دوچرخه رفتم.    از مدرسه تا خانه را با سرویس  مدرسه آمدم.   

نکته  :     حرف ( چون ) همیشه حرف پیوند نیست.

 حرف ( چون ) اگر به معنی مثل و مانند باشد، دیگر حرف پیوند نیست.  

 مثال :  پدرم چون کوه استوار است. ( مثل کوه )          او چون شیر می غرّد. ( مثل  شیر )

 نکته  : اگر حرف ( و ) دو جمله را پیوند دهد، به آن حرف پیوند گویند ولی اگر دو یا چند واژه را به پیوند دهد، به آن حرف عطف گویند.

 مثال : من سیب و انار و موز را دوست دارم. (  حرف عطف ) 

         من دوستم را دیدم و به او سلام کردم. ( حرف پیوند )

 
 

موضوعات مرتبط: آموزش ، ،
برچسب‌ها:

جمعه 14 آذر 1393برچسب:, | 15:52 | گروه ادبیات فارسی |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد